به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام و المسلمین احمد حسین شریفی در ادامه مجموعه کارگاه های اسلامی سازی علوم انسانی با عنوان «مبانی اسلامی سازی علوم انسانی»، که در مجتمع امین قم برگزار شد اظهار داشت: ابتناء بر جهان بینی مادی و لیبرالیستی یکی از آسیب های علوم انسانی غربی است و بررسی کنشهای مثله شده انسان که از نظر طولی و عرضی منقطع از بقیه امورند و مبدا و معاد را نادیده میگیرند، یکی دیگر از آسیب های این علوم می باشند.
این محقق و پژوهشگر حوزه علمیه افزود: یکی دیگر از آسیب های علوم انسانی غربی تکیه این علوم بر روشهای کمی و تجربی است؛ به گونه ای که حتی تفسیر گرایان نیز روش معتبر را تجربی دانسته و کار آنان صرفا توسعه روش تجربی بوده است.
حجت الاسلام و المسلمین شریفی به بیان ضرورت و اهمیت بحث پرداخته و کمکاری در عرصه علوم انسانی را به عنوان یکی از عوامل این ضرورت بیان کرد و افزود: با اینکه شاهد رشد علم در جمهوری اسلامی هستیم؛ ولی در زمینه علوم انسانی هنوز تا رسیدن به وضعیت مطلوب فاصله داریم.
وی کمتوجهی به علوم انسانی را نتیجه دیربازده بودن تحقیقات علوم انسانی و ملموس و مشهود نبودن دستاوردهای آن بیان نمود و اظهار داشت: یکی دیگر از عوامل ضرورت توجه به اسلامی سازی علوم انسانی عدم تناسب علوم انسانی موجود با فرهنگ اسلامی است؛ به گونه ای که حتی اگر عالمان این علوم نیز موحد باشند؛ اما این علوم نسبت به مبدأ و معاد، نه لا بشرط که بشرط لا هستند؛ لذا نه تنها تناسبی با جهان بینی توحیدی و نظام ارزشی اسلام ندارند؛ بلکه در بسیاری از دستور العمل های خود در تعارض با اسلاماند.
استاددانشگاه در ادامه به تبیین چیستی علوم انسانی پرداخت و به فقدان اجماع در تعریف جامع و متفق علیه در تعریف علوم انسانی اشاره کرد و گفت: دلیل این فقدان وجود رویکردهای مختلفی مانند موضوع محور؛ مساله محور؛ غایت محور و روش محور به تعریف علم توصیف کرد.
وی بیان داشت: اتخاذ هریک از این رویکردها یا تلفیقی از آنها، تعریف علوم انسانی را تحت الشعاع قرار میدهد، لذا فقدان اجماع را قراردادی بودن تعریف علم و علوم انسانی دانست، زیرا هیچ یک از تعاریف موجود مبتنی بر یک برهان عقلی یا دلیل وحیانی نیست در نتیجه مخالفت با آنها مخالفت با عقل یا وحی نیست و تعریف بعد از وقوع است و ثانیا علوم انسانی جنبه توصیفی و توصیهای دارد.
حجت الاسلام و المسلمین شریفی بر ضرورت توجه به ابعاد توصیفی و تجویزی علوم انسانی تاکید کرد و گفت: به اعتقاد ما علوم انسانی صرفا توصیفی نیستند، بلکه بعد توصیهای دارند، بلکه هر یک از توصیف و توصیه جزئی از حقیقت این علوم و تلفیقی است.
وی در ادامه بحث، منطق تعريف مورد قبول را توجه به انواع پرسشهای پژوهشی دانست و افزود: نگاه غالب در میان گذشتگان و روششناسان معاصر، سه پرسش اصلی: چیستی، هستی و چرایی است بطوریکه پرسش های اساسی موجود با توجه به تعریف ارائه شده در هفت مورد طراحی می شوند.
وی افزود: « پرسش از چیستی (ناظر به مقام تعریف)»، « پرسش از چگونگی (ناظر به مقام توصیف)»، « پرسش از چرایی (ناظر به مقام تبیین)»، « پرسش از معنایابی (ناظر به مقام تفسیر)»، « پرش از وضعیت آینده (ناظر به مقام پیشبینی)»، « پرسش از خوبی یا بدی (ناظر به مقام ارزشیابی)» و « پرسش از چگونگی جهت دهی و کنترل (ناظر به مقام کنترل)» از جمله این پرسش ها می باشد.
حجت الاسلام و المسلمین شریفی با بیان ضعف های موجود در این عرصه گفت: در این حوزه دست ما خالی است، در همه کتابهای اخلاقی ما دو روش را ارائه میکنند، اول اینکه بدانی و دوم اینکه عمل کنی.
این استاد حوزه پنج پرسش نخست را ناظر به بعد توصیفی و دو پرسش آخر را ناظر به بعد تجویزی دانست و گفت: یکی از مبانی نظری، مبانی معرفت شناختی است که شناخت امور غیر تجربی را ممکن میسازد و انکار آن مساوی با نادرستی سخن گفتن از روح انسانی و کمال نهایی اوست.
وی ادامه داد یکی دیگر از مبانی نظری در علوم انسانی، مبانی هستی شناسی است که ما اصل علیت؛ ضرورت و سنخیت علی – معلولی را به دست میآوریم و انکار آن نادیده گرفتن تبیین در علوم انسانی را در پی دارد و پذیرش آن پیش بینی و توانایی در کنترل کنشهای انسان را دارد.
استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: سومین مبنا عبارت است از مبانی دين شناختی به گونه ای که از اعتقاد به خداوند به عنوان کامل مطلق و اعتقاد به جامع و جهانی بودن اسلام و علوم انسانی در صورتی در خدمت سعادت حقیقی انسان خواهند بود که سازگار با اعتقاد به عصمت پیامبر اسلام (صلوات الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) باشد.
وی آخرین مورد از مبانی نظری در علوم انسانی را مبانی انسان شناختی دانست و ادامه داد: سرشت انسانها مشترک است، به همین دلیل میتوان ابعادی از مطالعات علوم انسانی را فرا مکانی و فرا زمانی و فرا منطقهای مطرح کرد.
انتهای پیام 313/17